loading...
منو تنهاییام
امیر محمد بازدید : 126 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 وقتی که میخواستم باهاش آشنا بشم بهش گفتم اگه تنهام بذاری من خودمو میکشم بهم

گفت تو تنها عشقم خواهی بود من ساده هم باورم

شد که این دوسم داره من واقعا بهش دل بسته بودم حتی بخاطرش خیلی دروغا که نگفته

بودموگفتم به خانوادم تا که یه چند وقتی بود که باهام

سرد برخورد میکرد، بهش گفتم چرا با من اینجوری برخورد میکنی گفت که من یه نفر دیگه رو

دوس دارم داشتم شاخ در می آوردم بهش گفتم داری

شوخی میکنی دیگه؟؟؟ گفت آره ولی داشت دروغ میگفت اون واقعا یه نفر دیگه رو دوست

داشت، از دوباره رابطمون خوب شد تا بهش گفتم که

دروغاییو که تا الآن بهم گفتی رو راستشو بگو من ناراحت نمیشم، گفت واقعا بگم؟

 

 

 برگشته با کمال پرویی به من میگه اون دفعه ای که من گفتم یه نفر دیگه رو دوست دارم

دروغ نبود.....

 

 

 من که داشتم میمردم از گریه براش زنگ زدم گفتم یعنی حرفای عاشقانه ای که به من میزدی

همش دروغ بود میگه من یه نفر دیگه رو دوست دارم

تو دوس داری من به زور با تو باشم؟؟؟ من کس دیگه ای رو دوس دارم دیگه خداحافظ...

 من که لال شده بودم هیچی نمیتونستم بگم تا یک هفته خودمو بخاطرش زندونی کردم

نمیتونستم باور کنم که عشقم منو تنها گذاشته... بعد اون

 میخواستم از یه دختر دیگه انتقاممو بگیرم ولی با خودم گفتم که اون منو تنها گذاشته دخترای

دیگه چه گناهی دارن... ای خداااااا به کی بگم که دردمو بفهمه... حالا دست از پا دراز تر برگشته میگه اون منو تنها گذاشته میخوام برگردم پیشت حالا من چیکار کنم؟؟؟

 آیا تموم دخترا اینجوری هستن؟؟؟؟؟؟؟

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 41
  • بازدید کلی : 883
  • کدهای اختصاصی